رازهای ناگفته از مولانا که در هیچ کتابی نیست!
۱. چرا مولانا در ابتدا یک فقیه معمولی بود؟
خیلیها مولانا رو فقط بهعنوان یک شاعر و عارف میشناسند، اما جالبه بدونی که او سالها بهعنوان یک فقیه و مدرس دینی در قونیه تدریس میکرد و اصلاً به شعر و تصوف علاقه نداشت! تا اینکه شمس تبریزی وارد زندگیاش شد و همهچیز تغییر کرد.
۲. مولانا واقعاً چند زبان بلد بود؟
برخلاف تصور عموم که فکر میکنند مولانا فقط به فارسی شعر میگفت، او به چندین زبان تسلط داشت:
- فارسی: زبان اصلی شعرهای او
- عربی: چون در مدارس اسلامی تحصیل کرده بود، بهخوبی میتوانست به عربی سخن بگوید.
- ترکی: به دلیل زندگی در قونیه، ترکی را هم بلد بود.
- یونانی: بعضی از اشعار و اصطلاحات یونانی در آثارش دیده شده که نشان میدهد آشنایی خوبی با این زبان داشت.
۳. آیا مولانا اهل رقص سماع بود؟
مولانا قبل از آشنایی با شمس، فردی بسیار آرام و اهل تدریس بود، اما بعد از دیدار با شمس، رقص سماع را شروع کرد. این رقص در واقع یک حرکت عرفانی برای رسیدن به حالت خلسه و اتصال با خداوند بود، نه صرفاً یک اجرای هنری.
۴. مولانا چرا ازدواج کرد، اما در شعرهایش از معشوقه حرف میزد؟
برخی تصور میکنند که عشق در اشعار مولانا یک عشق زمینی است، اما در حقیقت:
- او ازدواج کرده بود و زندگی خانوادگی داشت.
- عشق در اشعارش، یک عشق الهی و معنوی بود، نه یک عشق عادی انسانی.
- اصطلاحات عاشقانه در شعرهای او، استعارههایی از عشق بین انسان و خدا است.
۵. مولانا چند سال بعد از شمس زنده ماند؟
بعد از ناپدید شدن شمس تبریزی، مولانا ۲۵ سال دیگر زندگی کرد، اما هیچگاه نتوانست جای خالی او را پر کند. این دوران، اوج شاعری مولانا بود و بیشتر شعرهایش را در همین دوره گفت.
۶. چرا مزار مولانا در قونیه است؟
با اینکه مولانا در بلخ (افغانستان امروزی) به دنیا آمده بود، اما به دلیل مهاجرت خانوادهاش به ترکیه، در آنجا ساکن شد و همانجا هم درگذشت. امروزه آرامگاه او در قونیه یکی از پربازدیدترین مکانهای عرفانی دنیاست.
۷. آیا مولانا خودش کتابهایش را نوشت؟
برخلاف نویسندههای امروزی، مولانا خودش نوشتههایش را ثبت نمیکرد. بلکه:
- شاگردش، حسامالدین چلبی، اشعارش را مینوشت.
- مثنوی معنوی، حاصل چهار سال سخنرانیهای مولانا است که حسامالدین آنها را جمعآوری کرد.